loading...

پرستویی که پرواز میداند

Content extracted from http://swallow7697.blog.ir/rss/?1738770001

بازدید : 316
يکشنبه 23 فروردين 1399 زمان : 2:43
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرستویی که پرواز میداند
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، یا ، ، ،

، ،
،
																				
،
،

، ، ،

بازدید : 205
يکشنبه 23 فروردين 1399 زمان : 2:43
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرستویی که پرواز میداند

ایا نمیدانستیم که از پس‌‌ان‌رودخانه‌ی دوزخی غمبار دیگر هرگز همدیگر را نخواهیم دید ؟

ما همدیگر را گم کردیم

و یک سال بعد تو مرده بودی.

فکر میکنم اشتباه است که انسان با خداحافظی کوتاهی به جدایی بی نهایتی دچار شود.

خواندم که روح تواند گریزد چون جسم مرد

روح نمیمیرد .

گفتن به امید دیداربرای انکار جداییست ،

ادمها خداحافظی را اختراع کردند زیرا فکر میکردند بی زوالند.

بازدید : 206
يکشنبه 23 فروردين 1399 زمان : 2:43
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرستویی که پرواز میداند
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، یا ، ، ،

، ،
،
																				
،
،

، ، ،

بازدید : 241
جمعه 22 اسفند 1398 زمان : 14:02
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرستویی که پرواز میداند

+استاد شایان مثل اسمش همیشه امیدواره ، میگه اوضاع بهتر میشه .. نشونه‌هاشو دیده. یه کبوتر سفید ، بنفشه‌هایی که تو باغچه کاشته ، مادر بزرگش که همیشه حیاط رو میشوره و گلا رو ابیاری میکنه ، خونه‌‌‌ای که با اون همه نقاشی به نظرم خالی میومد .. نمیدونم چرا و تنهایی بود .. کاش بیشتر میشد برم دیدنش و باهاش بوم نقاشی درست کنم یا یه وقتایی بریم دوچرخه سواری ..واسم فیلمای باحال بذاره از تارکوفسکی عزیزش , اهنگای باخ .چقدر کاش‌های عجیب و غریب دارم . اگه زنده بودم باز هم میرم پیشش ، با هم میریم کافه و خوراکی‌های وگن میخوریم :) . یا بیشتر میرم سفر تنها یا با تور .. تنها کاری که الان میتونم بکنم پول دراوردنه..

فدای سرم که بقیه ناراحت میشن ، no more advices.

بازدید : 246
جمعه 22 اسفند 1398 زمان : 14:02
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرستویی که پرواز میداند
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، یا ، ، ،

، ،
،
																				
،
،

، ، ،

بازدید : 174
سه شنبه 19 اسفند 1398 زمان : 3:32
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرستویی که پرواز میداند

+ روح و روانم داره به فاک میره . چند تا چند تا بدبختی میفرستی؟

+ تو این وضعیت شعر بخونم یا سه تار بزنم ؟

بازدید : 305
شنبه 16 اسفند 1398 زمان : 17:36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرستویی که پرواز میداند

+ به فنا میرم وقتی به لحظه‌های با هم بودنمون فکر میکنم..به کلاس ریاضی که با هم میرفتیم پیاده .. دلم لک میزد که ببینمت ..فک کنم چهارشنبه‌ها بود تو اون موسسه که الان دیگه نیست.

خیلی مسخره ست .

بازدید : 186
جمعه 15 اسفند 1398 زمان : 23:01
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرستویی که پرواز میداند

اگه انقد زندگی راحت تموم میشه .. پس چرا ؟

چرا انقدر به خودمون سخت میگیریم .. خودمونو زجر میدیم

صورت سفید قشنگت رفت زیر خاک .. تو که 22 سالت بود . اخرش واسه تولدت باید میومدیم ، همه مون .. که رفتنتو ببینیم .. یعنی خودت دلت نخواست دیگه بمونی .. حالت بد شده بود از تهدید و تحقیر و سختی و سنگینی.

کاش روت اون سنگا رو نمیذاشتن .. دلت نمیگیره اون زیر ؟

بارون میومد .. رویا میخوند: داستان ما تموم شد .. داستان ما تموم شد ..

اگه بودی بهم میگفتی دیوونگی کن تو که میتونی برو .. برو پرستو

کلاس زبان فارسی رو یادته ؟ معنی اسمامون ؟ پرستو .. پردیس.. به سمت رویاهای دور ، پرواز ..یه همچین چیزایی .

دو تا از دوستام سینه‌ی قبرستون خوابیدن .. اونم تو روز تولدشون..

بازدید : 236
جمعه 15 اسفند 1398 زمان : 4:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرستویی که پرواز میداند
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، یا ، ، ،

، ،
،
																				
،
،

، ، ،

بازدید : 182
جمعه 15 اسفند 1398 زمان : 4:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پرستویی که پرواز میداند

+ خوابتو دیدم ..یک روز قبل از تولدت ، دو شب قبل از مردنت .

+ پردیس عزیزم هیچکس نمیدونه من و تو چقدر با هم بودیم .. چقدر بودنمون کنار هم زیبا بود توی اون مدرسه لعنتی . امروز .. حالا که مردی خاطراتت یادم میاد غمگین تر از هر وقتی هستم .. نوشته‌هات رو که میخونم میفهمم چقدر دورم از اون زمان از اون خلوص و دیوانگی و پاکی. کاش بیشتر کنارت بودم ..کاش رهات نکرده بودم که برم یه جای دیگه برای پیشرفت یا هر چی..

+ فکر میکنم تو نزدیک ترین کسی هستی که تا الان مرگ اونو ازم گرفته .

+ حال من اصلا خوب نیست رفیق ... تو دستهات همیشه تر بود ، خیس عرق. جاه طلب بودی و تلاشگر .. همونقدر که تیره بودی ، روحت روشن بود برای خوندن سهراب.

+ کاش با رفتنت حداقل همین حرف زدن از ته دل رو ازم نمیگرفتی..زاغچه‌ی عزیز .

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 8
  • بازدید کننده امروز : 9
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 14
  • بازدید ماه : 86
  • بازدید سال : 109
  • بازدید کلی : 4270
  • کدهای اختصاصی